خواهرم دانشجوی پزشکیه. 

اون روز داشت با خنده تعریف می‌کرد که:

«یه پسره هست توی کلاسمون، بعد از اینکه نمرات امتحان کلیه اعلام شد، اومده بود پیش ما و خنده میگفت کلیه رو افتادم. 

ما هم پرسیدیم مگه نمره‌ات چند شد؟

با همون خنده گفت: دو و نیم!

یعنی همه‌امون از خنده ترکیدیم!

بعد این پسره با دوستاش رفته پیش استاد. یکی از دوستای پسره گفته: استاد شما اینو انداختید. حداقل با نه و نیم بندازیدش، نه دو و نیم!

استاد هم عصبانی شده گفته: برید ببینم! همین دو نمره رو هم من بهش دادم وگرنه نمره‌ی خودش که نیم بود!»

وقتی خواهرم این قسمت رو تعریف کرد، کلی خندیدم. آخه خیلی خوب ادای عصبانیت استادشون رو درآورد.

بعد ادامه داد:

« خود همین پسره اونروز سر یه امتحان دیگه که دوباره بحث نمره‌ی امتحان کلیه‌اش پیش اومده بود، مدادش رو برداشت و گرفت بالا. با ابرو اشاره‌ای به مداد کرد و گفت: این مداد رو میبینید؟

اگه همین مداد رو به جای من سر امتحان کلیه می‌نشوندید، فقط نیم نمره از من کمتر میشد! 

دیگه همه از خنده پوکیدن! 

جالبیش اینجا بود که دوستِ اون پسره میگفت من کل امتحان رو از روی برگه‌ی تو زدم. اونوقت چطوری من ۸ شدم اما تو نیم شدی!؟ 

پسره هم با خنده میگفت: نمیدونم والا. خودم هم توش موندم! »

خلاصه که این دانشجوهای پزشکی رو دوست دارم.

مخصوصا اونایی که اینقدر بیخیالن رو D:  

 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مرجع رسمی مقالات عطر روشنایی راسان طرح khzdesign دریافت کد بورسی Annerys اعتماد به نفس ceroem ✨یادآور حقیقت پیدای‌ نور باش✨ همین جوری راه زندگی